فضای مجازی و هویت
هدف اصلی این مقاله، تحلیل مناقشه هسته ای ایران و غرب در بستر فضای مجازی است. در سالیان اخیر، یکی از مهم ترین چالشها بین جمهوری اسلامی ایران و کشورهای غربی موضوع هستهای بوده است.
این پژوهش، مبین «ابعاد، ویژگی ها و کارکردهای شبکههای اجتماعی مجازی در عرصه هویت» به عنوان هدف اصلی خود می باشد. بنابراین در پاسخ به این سؤال اصلی که کار کردهای شبکههای اجتماعی مجازی در عرصه هویت ایرانی – اسلامی چیست؟» این فرضیه ملحوظ نظر قرار گرفته است که «به کارگیری شبکههای اجتماعی مجازی موجب خدشه دار شدن هویت ایرانی - اسلامی در جامعه گردیده است». آسیب مفروض بر هویت ایرانی – اسلامی در این مقاله، تغییر سبک زندگی خانواده ها بوده که منجر به افزایش بروز طلاق و نقض حریم خصوصی خانواده ها شده است. روش تحقیق در این مقاله نیز، روش تحلیلی - استنباطی بوده و از لحاظ هدف کاربردی می باشد و نحوه گردآوری اطلاعات، روش اسنادی (کتابخانهای) می باشد.
در نیمه دوم قرن بیستم، فرایند شتابان جهانی شدن و شکل گیری فضای مجازی تأثیر بسزایی در مفاهیم پایه ای هویت، ملت، حکومت، حاکمیت، مرزهای جغرافیایی و ظهور مفاهیم جدیدی چون هویت مجازی و هویتهای لرزان و ناپایدار، و کمرنگ شدن مفهوم زمان و مکان در تعاملات اجتماعی و سیاسی برجا گذاشته است. در این معنا، جهانی شدن با پراهمیت شدن نقش فن آوریهای ارتباطی در جوامع انسانی ارتباط می یابد. این رخداد با خود مجموعه ای جدید از مسائل و موضوعات در زندگی روزمره پدید می آورد.
گسترش روزافزون فضای مجازی و تأثیر گذاری فزاینده آن بر فضای واقعی زندگی انسانی، ضرورت پژوهش و تبیین مفهوم هویت مجازی را در جامعهایران با هدف بررسی شرایط سازگاری با ناسازگاری آن با اوضاع و احوال سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دوره کنونی اجتناب ناپذیر کرده است. هدف این پژوهش بازنمایی مفهوم هویت در فضای مجازی ایران پس از تأثیرپذیری گسترده از فرایند جهانی شدن است. بر این اساس، با روش فراتحلیل مطالعات هویتی در ایران و با تکیه بر منابع کتابخانهای تلاش می گردد تا به این پرسش پاسخ داده شود که رابطه بین فن آوریهای نوین و هویت مجازی در عصر جهانی شدن چیست؟ بنابر مدعا، «فرایند جهانی شدن با توسعه فن آوریهای ارتباطی نوین، شکل گیری هویت مجازی را تسهیل بخشیده است که به لحاظ کار کردی با شکل واقعی خود تفاوت برجسته ای دارد. هویت مجازی غیرمتصلب، ناپایدار، مرکزیت گریز، تعاملی و نفوذپذیر دانسته می شود».
طریق گسترش وبلاگهای شخصی، فضاهای گفتگوی دوستانه و اشتراک گذاری دیدگاه های کاربران اینترنتی در حوزه های گوناگون زندگی اجتماعی، بنیانها و درون مایه های پایدار و تاریخی هویت ملی را به چالش کشیده است. تحول در منابع هویت بخش و تغییرپذیری رفتاری هویت ایرانی رابطه ای معنادار را آشکار می کنند که ضرورت دارد در چارچوب سیاستگذاری فرهنگی به مثابه یک فرصت برای بازاندیشی تأملی و خردورزانه در هویت تاریخی و فرهنگ دیرین ایرانی نگریسته شود.
شبکههای اجتماعی به مجموعهای از افراد اطلاق می شود که به صورت گروهی با یکدیگر ارتباط دارند و اماکنی برای تبادل اطلاعات هستند که معمولا افراد حاضر در آن ترجیح می دهند، هویت واقعی خود را کتمان نمایند. علاقه مندی افراد به انواع مختلف فعالیت های مجازی برای سپری کردن اوقات فراغت معمولا باعث وابستگی شدید به این فضا است. مقاله حاضر با هدف بررسی مخاطبان شبکههای اجتماعی و زمینه سازی بروز فرهنگ نوظهور و عواقب ناشی از آن و در مراحل بعد، سلطه فرهنگی و اقتصادی تهیه و تنظیم شده است. این پژوهش به مخاطب شناسی شبکههای اجتماعی و ناتوی فرهنگی، که همان به حاشیه راندن فرهنگ ملی و دینی ملت ها است، می پردازد و درصدد پاسخ به این سؤال است که چگونه شبکههای اجتماعی بستر لازم برای سلطه پذیری اقتصادی و فرهنگی جوامع هدف را فراهم می سازند. این مقاله یک مطالعه کیفی است و براساس تحلیل محتوا انسجام یافته است. نتایج مبین این مطلب است که شبکههای اجتماعی نوعی ناتوی فرهنگی اند که مروج دوگانگی فرهنگی و نوعی بی سازمانی خانواده و مهاجم به اعتقادات اصیل کشورهای هدف هستند. با این رویکرد و به کمک تبلیغات گسترده در فضای مجازی، بازار کالاهای مصرفی کشورهای هدف را تسخیر کرده تا با حصول منافع مادی، بستر تسلط فرهنگی و سپس تسلط اقتصادی را موجب شوند. در نهایت یک مدل مفهومی برای مخاطب شناسی شبکههای اجتماعی و ناتوی فرهنگی ارائه می شود.
از یک سو، ج.ا.ایران بر حقوق هسته ای خود و حفظ دستاوردهایش در این زمینه تأکید می کند و از سوی دیگر، کشورهای غربی با استفاده از تمامی امکانات خود در زمینه های اقتصادی، سیاسی، نظامی و البته رسانه ای در صدد هستند انحصار انرژی و فن آوری هسته ای را حفظ کنند و از حق مسلم هسته ای ایران مشروعیت زدایی نمایند. سؤال اصلی نوشتار حاضر این است که کشورهای غربی، چگونه در بستر فضای مجازی بر آنند تا از حقوق هسته ایران مشروعیت زدایی نمایند و در مقابل، واکنش گفتمانی ایران به این گونه اقدامات چگونه بوده است؟ در پاسخ به پرسش فوق در می یابیم که در دوران معاصر، غربی ها با در نظر گرفتن فضای مجازی به عنوان عرصهای تأثیر گذار بر افکار عمومی بین المللی، درصدد هستند تا با اعمال یک دیپلماسی رسانه ای هدفدار، فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران را با مفاهیمی چون بمب، سلاح هسته ای و تهدید علیه صلح جهانی به جهانیان معرفی نموده و با تمسک به مدیریت برداشت مخاطبان خود در عرصه بین المللی، از حقوق هسته ای ایران مشروعیت زدایی نمایند. در مقابل، ایران با تکیه بر بنیانهای هویتی و گفتمانی خود که برگرفته از تاریخ، فرهنگی و مذهب این کشور هستند به مقابله با دیپلماسی رسانه ای خصمانه کشورهای غربی جهت برسازی چهره ای منفی از ایران هسته ای در قالب سه گفتمان استقلال، عدالت و مقاومت برخاسته است. چارچوب نظری مورد استفاده در این پژوهش، نظریه سازه انگاری و روش مورد نظر نیز توصیفی - تحلیلی است.
منبع: فضای مجازی و هویت، دکتر شقایق حیدری، انتشارات تمدن ایرانی، چاپ دوم، تهران، 1394
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}